«محمد رضایی»، تعزیه خوان قودجان خوانسار یک بار همراه با یک گروه 18 نفره تعزیهخوان ایرانی به دعوت تئاتر رم برای اجرا به ایتالیا رفته است. 22 اجرا در رم، 2 اجرا در سیسیل و 2 اجرا در
تانامورا حاصل کار این گروه است
تهران-31 فروردین 1384- میراث خبر
صنعت گردشگری: متولد تهران است اما نسبش به فراهان اراک میرسد. پدرش «حاج رحمت الله رضایی» از بزرگان تعزیه بوده و شانه به شانه هاشم فیاض، پیر تعزیه خوانان ایران میدان تعزیه را زیر پاشنه پا میگذاشته است. «محمد رضایی» از پنج سالگی شبیه خوان تعزیه شده است و امروز پس از 50 سال از راه آمدهاش پشیمان نیست. خودش میگوید: «علاقه زیادی به این کار داشتم حتی تحصیلم را به خاطر کار تعزیه رها کردم.»
رضایی الفبای تعزیه را از گرمسار آغاز میکند. در ایام ماه محرم هاشم فیاض «اشقیا خوان» است و حاج رحمت الله رضایی «اولیا خوان». محمد رضایی اما از بچهخوانی آغاز میکند. او میگوید: «یک تعزیهخوان حرفهای باید کارش را از بچه خوانی شروع کند، بعد نوجوان خوانی کند تا بتواند پس از علیاکبر خوانی و شهادت خوانی به امام خوانی بپردازد. یک عده هم پس از گرفتگی حنجره که در اصطلاح به آن دوران تکلیفی میگویند مجبور میشوند به اشقیاخوانی بپردازند.»
رضایی که امروز پس از سالهای بسیار گام زدن در مسیر تعزیه، هر سال در حسینیه قودجان نقش شبیه امام حسین و کارگردانی کار را برعهده میگیرد از پخش وسیع فیلمها و سیدیهای این تعزیه ناراضی است : «خیلیها با استفاده از همین سیدیها، تعزیه خوانی را کپی میکنند و بدون طی مراحل خودشان را تعزیه خوان میدانند.»
آغاز همیشه سخت است
ساختن بنای حسینیه قودجان در سال 58 آغاز شد. مرتضی خاتمی فقیه قودجانی در سال 58 حسینیه کوچک قودجان خوانسار را ویران کرد تا بر جای آن از نو بنا کند.
از سال 1372 تعزیهخوانی در قودجان به صورت حرفهای در آمد. بنای عظیم حسینیه قودجان هر سال جمعیت بسیاری را به خود میخواند . برای تماشای تعزیه، در سالهای اول البته مردم با مشکل اسکان رو به رو بودند و با کامیون و وانت و اتومبیلهای شخصی در بیابانهای اطراف قودجان اسکان پیدا میکردند. با این حال دشواریها سپری شدند: «آوازه این مساله در سرتاسر ایران پیچیده است. ما امسال سه ساعت، پخش مستقیم اینترنتی داشتیم. الان در خیلی از شهرهای دیگر تحت تاثیر حسینیه قودجان، حسینیه میسازند. حتی در مناطق دور افتادهای مثل سیرجان و مجدآباد فراهان.»
یکی از مهمترین بخشهای این تعزیه عرضه سیدی تصویری هر تعزیه یک روز پس از اجراست اگر چه از کیفیت خیلی بالایی برخوردار نبود. رضایی میگوید: «سیدیهای تعزیه ما خیلی مشتری دارد. فقط در تهران بین 25 مرکز فرهنگی این سیدیها را عرضه میکنند و در همین چند روزی که از پایان تعزیهخوانی قودجان گذشته است، در حدود یک هزار و 500 سیدی در سطح ایران به فروش رفته است.»
در 10 روزی که تعزیه قودجان برپاست، 500 میلیون ریال هزینه میشود تا مردم راضی به خانههایشان باز گردند و 400 پرسنل حفظ نظم مراسم و رسیدگی به امور را بر عهده دارند. رضایی ادعا میکند بخش بزرگی از این پول را نذورات مردم تامین میکند. او میگوید: «تنها در سالنهایی که به عنوان خوابگاه مسافران ساخته شدهاند حداقل از 3 هزار پتو استفاده میشود. 12 هزار قطعه فرش زیرانداز جمعیت میشود و از امسال بالش هم برای مسافران تدارک دیده شده است.»
البته علاوه بر سالنهای بزرگی که به عنوان خوابگاه مورد استفاده قرار میگیرند 70 اتاق جدا برای خانواده تعزیه خوانان و مهمانان ویژه در نظر گرفته شده است. ولی حضور جمعی مردم در سالنهای بزرگ مشکلات خاص خودش را دارد. رضایی می گوید: «چون بیشتر مسافران از روستاها و شهرستانهای کوچک میآیند خیلی سخت است که بهداشت جمعی حفظ شود و با وجود اینها ما تذکراتمان را میدهیم.»
گرچه زمینهای کشاورزی مردم قودجان در این ایام در معرض آسیبهای مختلف هستند ولی برخی از آنان با فروش محصولات خانگی و وسایل مورد نیاز مسافران در این مدت سود هم میبرند و از لحاظ عمومی هم برایشان سود آور است. محمد رضایی میگوید: «همین امسال مشکل لولهکشی گاز شهری قودجان برطرف شد و کارهای عمرانی روستا هم به دلیل حضور مسئولان در این مراسم و قولهایی که میدهند بسیار پیشرفت کرده است و این روستا از تلفن بهرهمند است.»
«این ایام برای خوانساریها خیلی سودآور است.» رضایی با بیان این مطلب ادامه میدهد: «مردم خوانسار هم خانههایشان را اجاره میدهند و هم مسافران به عنوان سوغاتی، عسل خوانسار را که خیلی معروف است، با خود میبرند. در ضمن این برنامه جایگاه منطقه را ارتقا داده است.»
تعزیه اما تنها به چنین فضای طربانگیزی ختم نمیشود. گاه کنارهنشینان تعزیه آنچنان متاثر میشوند که شمر و ابن سعد را به ضربتی مینوازند. گرچه آنگونه که رضایی میگوید: «در خارج از کار، آنان را ذاکر میدانند و حتی نذرشان هم میکنند.»
به نظر رضایی عشق در تعزیه خوانی خیلی مهم است. گرچه در آمد تعزیه کم است اما آنقدری هست که بتواند روزگارش را بگذراند و البته در کنارش به کار مداحی نیز میپردازد. رضایی برای آنکه بتواند در کارش موفقتر باشد زیاد تئاتر میبیند چون کار کارگردان تعزیه سختتر است . می گوید: «سر گروه تعزیه که به آن «معین البکا» هم میگویند، هم باید کار کارگردان را انجام دهد و هم خودش نسخه بخواند و اگر نسخه خوانی نکند باید حتما در صحنه حضور داشته باشد.»
رضایی معتقد است اگر 20 درصد آن امکاناتی که در قودجان وجود دارد در تهران موجود بود، محشری برپا میشد «ای کاش فقط یک حسینیه مثل حسینیه قودجان میساختند چون برای تعزیه حتما باید محل مخصوصی وجود داشته باشد مثل حسینیه قودجان که کار هم اصالت خود را حفظ کند و هم برای بازی تعزیه خوانها محدودیتی از نظر اندازه صحنه وجود نداشته باشد.»
رضایی میگوید: وزارت ارشاد آن کاری را که باید انجام دهد، نداده است. ولی کسانی که آن سوی مرز زندگی میکنند اقبال خوبی به این هنر کهن ایرانی نشان دادهاند. رضایی به یاد میآورد: «یک بار به دعوت تئاتر رم که پسر آقای نصرت کریمی کارگردان و بازیگر قدیمی تئاتر آنجاست و با ارتباطی که آقای عباس کیارستمی داشت برای اجرای تعزیه به رم رفتیم و در قالب یک گروه 18 نفره، 33 روز در ایتالیا تعزیه اجرا شد که 22 اجرا در رم داشتیم، 2 اجرا در سیسیل و 2 اجرا در تانامورا. بعد از پایان کارمان یک کارگردان مشهور ایتالیایی به کیارستمی گفته بود من با امام حسین و مذهب ایران آشنایی ندارم ولی اگر روزی خواستم یک کار مذهبی بسازم حتما از هنرمندان تعزیه ایران استفاده میکنم.»
رضایی فراموش نمیکند که از فیلم مستند ناصر تقوایی در مورد تعزیه نیز تجلیل کند: «کاری که آقای تقوایی کرد موجب شد که تعزیه در یونسکو ثبت شود. این هنر را به یک هنر جهانی تبدیل کرد. ما برای تقوایی تعزیه شهادت خوانی حر را اجرا کردیم که بسیار تاثیرگذار بود.»
محمدرضایی خبرهای خوبی هم دارد. او و دوستانش به تازگی تلاش میکنند تا انجمن تعزیه خوانان ایران را تاسیس کنند تا با تشکیل کلاسهای تعزیه و ارتباط با شعرا و دانشجویان بتوانند وضعیت نابسامان تعزیه خوانی در ایران را ساماندهی کنند. او میگوید: «ارشاد میخواست ما را زیر چتر خود قرار دهد اما ما گفتیم باید استقلال خودمان را حفظ کنیم گرچه دولت هم وظیفه دارد که ما را کمک کند.» رضایی از عزمی جدی سخن میگوید: «ما معتقدیم که باید هنر تعزیه را به مردم جهان بشناسانیم و این کار را خواهیم کرد. همانطور که امروز مردم جهان تعزیه قودجان را
میشناسند.»